از عشق مردن ...

اگر می بینی که زنده ام ، نفس می کشم ، تنها به خاطر وجود تو است ...
اگر می بینی شادم ، خندانم ، با وجود اینکه این همه غصه در دل دارم ، تنها به امید بودن تو است ...
اگر می بینی آرامم ، بی تابم ، سر به زیر ، ساکت و گوشه گیر ، فقط به خاطر عشقی است که از سوی تو در دلم نشسته است ...
اگر دیدی گریانم ، خسته ام ، شکسته ام ، پریشانم ، بدان که بدجور دلم هوای تو را کرده است و دلم دیگر طاقت دوری تو را ندارد !
اگر دیدی نیستم ، نه صدایی و نه خبری از من نیست بدان که از عشق تو مرده ام ...
آری از عشق تو مرده ام عزیزم....

دلم برات تنگ شده ...

دلم برات تنگ شده باز ، میخوام همش گریه کنم
این دوری رو با گریه هام شاید بشه کمش کنم
یادت میاد گفتی که عشق با این دوری قشنگتره ؟
گفتم آره دوستت دارم ، دوری و دوستی بهتره ...
یادت میاد گفتم بهت این دوری هم تموم میشه ؟
شوخی گرفتی حرفمو گفتی ببینم چی میشه ...
دلم برات تنگ شده باز ، دلتنگی هام فراوونه
هر چی بگم دوستت دارم ، بازم میگم ناتمومه
دوست داشتنت اندازه نیست واسم یه آسمون شده
عشقم به کهکشون رسید ، خدایی باز کمت شده !...
وقتی تو باشی نازنین دیگه غمی نیست تو دلم
گریه برام تموم میشه همش میشه خنده دلم
دنیارو بی تو نمیخوام ، نباشی بودن نمیخوام
بی تو بودن یه فاجعه ست ، زندگی بی تو نمیخوام
تا کی باید من بشینم ، فاصله رو گریه کنم ؟
دوری تا کی مهربونم ، چقدر باید گریه کنم ؟ ... 

دلم برات تنگ شده باز ...

                                 "عادل   ۰۴/۰۳/۱۳۸۵"

حسادت ...

حسادت می کنم به رنگ دیوار ، وقتی اتفاقی سایش بدنت به پوستش را حس می کند ...
حسادت می کنم به آفتاب ، وقتی با نوازش آرام پوستت به تو گرمی می بخشد ...
حسادت می کنم به برگ گیاه ، وقتی در گلدان آرام گرفته و حرکت تو از کنارش او را هیجان زده می کند و بی تاب و چرخان ...
و حسادت می کنم به پدرت ، وقتی به یادش در دل به او لبخند میزنی ...
و به مادرت هم ، وقتی چند لحظه پیش از خواب به یاد تو لبخند میزند ...
و به تختت که همه روز به هم آغوشی شبت پریشان و بهم ریخته است ...
و به فرش که چند تار مویت را میان پرزهایش نگه میدارد و به سادگی هم پس نمی دهد ...
و به اتاقت که لذت بودن با تو را همیشه می چشد ...
و به آینه ات که هر روز گرمی نگاهت را حس می کند ...
و به کوچه ات ، درختهای باغچه ، چشمهایت و به خودت ، به خدایت و به این قلم که از تو گفت ...
حسادت می کنم به چشمان معصومت که همیشه از آنها عشق تو را درک کرده ام ...
تقدیم به چشمانت ...
تقدیم به تو که برایم همیشه بهترین میمانی ...
مهربانم دوستت دارم و همیشگی میخواهمت ...
فراموشم نکن ...

 

"عادل"