خداحافظی ... فراموشتون نمیکنم ...

همه چی واسم تموم شد ... آره به همین راحتی ...
ولی ای کاش زودتر فهمیده بودم ...
ای کاش به اینجا نمی رسیدم ...
دلم به حال خودم می سوزه ...
دلم به حال التماس و به حال دعاهای شبانه می سوزه ...
آخه همشون از رو سادگی خودم و پوچ بود ...
به جایی رسیدم که یک حقیقت رو فهمیدم ...
یک حقیقتی که میدونستم ولی باورش نداشتم ...
دیگه باورم شد که خوب بودن آدما جز شکستن دلشون چیز دیگه ای به همراه نداره ...
جز خرد شدن و شکسته شدن چیز دیگه ای به همراه نداره ...
دیگه نمیخوام ساده باشم ، نمیخوام به کسی اعتماد کنم ...
دیگه نمیخوام به حرفهای دلم گوش بدم ...
دیگه نمیخوام معنی عشق و محبت رو بفهمم ...
دیگه نمیخوام اینجوری بمونم ...
نمیخوام که به همین راحتی عشق و دوستی بدم و انتظار عشق و دوستی داشته باشم ...
دیگه نمیخوام خوب باشم و نمیخوام که حرفای دلم رو پیش همه بگم ...
میخوام که بد بشم ...
میخوام که دروغ بگم ...
میخوام عوض شم و اونی بشم که عشق رو ببینم ولی بهش اعتنا نکنم ...
من اینو فهمیدم که تو جامعه ای که داریم زندگی می کنیم آدم هر چی بد باشه و کاراش رو با دروغ پیش ببره موفق تره ...
میخوام دیگه زندگی رو مسخره ببینم ... 
واسم همه چی تموم شد ...
من به اشتباه خودم پی بردم ...
به اشتباهی که همه میگفتن ولی من قبول نمی کردم ...
میگفتن عادل به دلت اعتماد نکن ، به حرف دلت گوش نکن ...
ولی من ...
مهربونم فکر نکنی که از تو ناراحتم ...
گفته بودم هیچوقت ازت ناراحت نمیشم ...
از این ناراحتم که چرا به حرف کسی گوش نکردم و به حرف دلم گوش دادم ...
میخواستم به همه نشون بدم که دل اشتباه نمیکنه و صداقت آدم رو به هدفش می رسونه ...
ولی انگار این من بودم که اشتباه می کردم ...
فقط مهربون ازت میخوام که به التماس آخرم گوش کنی ...
چون دوست ندارم روزی بیاد که غمگین و ناراحت ببینمت ...
چون طاقت اینو ندارم که خدا نکرده یه روز شکستنت رو ببینم ...
عزیزم خودت میدونی که داری اشتباه میکنی ، پس فکرکن و بعد برو دنبال اشتباهت ...
نمیخوام نصیحتت کنم ، فقط چون دوستت دارم نمیخوام غمت رو ببینم ...
فکر نکنی به همین راحتی دارم ازت میگذرم ...
نه مهربون ، حتی نمیتونم بهش فکر کنم ...
باورم نمیشه که به همین سادگی داری ازم دور میشی ...
من میدونم تو لیاقت عشقم رو داری ...
میدونم که تو لایق این همه دوست داشتنی ...
مهربونم ازت یه چیزی میخوام اگه فهمیدی اشتباه میکنی برگرد و بهم بگو ...
اگه هم فکر میکنی راهی که انتخاب کردی خوشبختت میکنه هیچوقت بهم نگو بذار انتظارت رو بکشم ...
تا وقتی که بتونم عوض شم ...
آره همه ی اینا التماس آخرم بود ...
بابت همه چیز از دوستانم از همه ی مهربونایی که تو غم و شادیهام شریکم بودن ممنونم ...
فقط یه نصیحت :
هیچوقت به دلتون اعتماد نکنید ...
و سعی نکنید که خوب باشید ...
اگه فکر میکنید بازم دارم اشتباه میکنم واسم دعا کنید ... فقط دعا ...
عزیزم دوستت دارم ، داشتم و خواهم داشت و هیچوقت فراموشت نمیکنم ...
فقط اگه واقعا میخوای نمونی اینو هیچوقت فراموش نکن که یکی همیشه انتظارت رو میکشه ...
دوستان یا حق ...

"عادل"

بگذار ...

بگذار آن باشم که با تو تا آخرین لحظه زندگی خواهد ماند ...
بگذار آن باشم که با صداقت با تو درد دل میکند و با یکرنگی و یکدلی زندگی میکند ...
بگذار آن باشم که دیوانه وار در شهر نام تو را فریاد میزند و آن باشم که برای عشقت جان خواهد داد ...
بگذار همانی باشم که در شادی هایت میخندد و در غم هایت با تو شریک است ...
بگذار کسی باشم که به داشتن چنین عشقی مانند تو افتخار کند ...
بگذار کسی باشم که وقتی کلمه دوستت دارم را بر زبان می آورد اشک از چشمانش سرازیر شود ...
بگذار همانی باشم که تو میخواهی ، همانی باشم که تو آرزوی آن را داری ...
بگذار کسی باشم که با احساس سخن نگوید ، از ته دل دردش را بگوید و از تمام وجود عاشق و دل شیفته تو باشد ...
بگذار کسی باشم که زمان تنهایی اش تو همان تنهایی او باشی و زمان خوشبختی اش تو همان خوشبختی او باشی ...
بگذار همانی باشم که با باوری عمیق به تو و زندگی نگاه بیندازد و با احساسی پاک عاشق قلب مهربان تو باشد ...
بگذار همانی باشم که بتوانم ستون های استوار زندگی را با محبت و عشق بنا کنم تا تو با آرامش با من زندگی کنی ...
بگذار همانی باشم که تو در رویاها منتظر او ماندی و به استقبال او رفتی ...
بگذار کسی باشم که دیگر به جز تو به کسی دیگر نگاه نکند و تنها تو باشی و قلب مهربانت و یک دنیا عشق در وجودش ...
اینک من با تمام وجودم کاری کرده ام و خواهم کرد که هم تو را به آرزویت رسانده باشم و هم خودم آینده ای خوشبخت را در کنار تو داشته باشم ...
بگذار همانی باشم که دوستش میداری و بگذار همانی باشم که برای عشقش جانی خواهی داد ...
عزیزم بگذار ...

زیباترین بهار ...

سلام...
سال نو مبارک ...
آخرین متن التماس رو تو سال کهنه عادل نوشت میخوام اولین متن سال جدید رو من بنویسم...
با آرزوی سالی پر عشق برای همه شما ...

-----------------------------------------------

زیبا ترین بهار
مینویسم در سرسبزترین بهار زندگیم ...
بهاری که در آن خدا هست ...
تو هستی ....
عشق هست ...
مینویسم در اولین بهار سرسبز زندگیم ...
بهاری که در آن غم نیست ...
سکوت  نیست ...
تنهایی نیست ...
مینویسم از زیبا ترین بهار زندگیم ...
بهاری که سالهای تلخ زنگیم را برد ...
غمهایم را برد ...
 تنهاییم رابرد ...
و تو را به من هدیه داد ...
همیشه با من بمان ...