امروز ...

امروز خیلی دلم هواتو کرده ...
امروز بد جوری حضور دستای مهربونت رو روی شونه هام کم دارم ...
امروز هوای گریه دارم ...
امروز خیلی دلم برات تنگ شده ...
خیلی به بودنت نیاز دارم ...
دلم میخواد کنارم باشی ...
میخوام که باشی ...
امروز خیلی دلم می خواد از تو بگم ...
از مهربونیات ... از خوبیات ... از عشقت ...
می خوام سرمو بذارم رو شونه هات ...
می خوام تمام دلتنگی هامو تو آغوشت گریه کنم ...
کاش می دونستی تو دلم چه خبره ...
کاش میدونستی ...
کاش بودی ...

           "عادل"

نظرات 7 + ارسال نظر
طلیعه دوشنبه 17 بهمن 1384 ساعت 15:33 http://harfaye-dele-man.blogsky.com/

salam
webloge ghashangy dary be manam sar bezan
rasty
mikhastam bedunam in ghaleb ro az koja avordy va ghesmate nazaraeto chetor avaz kardy؟؟؟؟
montazere javabetam
bye

محمد علی خداپرست دوشنبه 17 بهمن 1384 ساعت 15:43 http://mohammadali.blogsky.com

«بابا انار دارد»، بنویس! معلم می گوید و او به یاد می آورد دست های لرزان بابا هیچ اناری ندارد، میان شیارهای پینه بسته دستانش، جز رنج چیز دیگری نیست. معلم هجی می کند انار می شنود «فقر»؛ معلم می گوید: «نان دارد»، می داند که، دروغ است هیچ نانی ندارد، معلم می گوید: «آن مرد در باران آمد» می نویسد، آن مرد در باران رفت و هرگز نیامد.
داستان فقر، داستان کهنه ایست، فقر، دستان گشاده ای دارد که گاه بی هراس از در و دیوار یک خانه بالا می رود و تا سقف تحمل آدم ها، نفسگیر می شود. نه آدم ها شبیه همند و نه خواسته هایشان شبیه تر، آنقدر که همه دخترک ها به فکر چشمان عروسکند و پسرک ها در پی فهم تیر تفنگ؛ همه مردها زندگی را با تمام ابعادش برای چار دیواری خانه هایشان می خواهند و همه زن ها در آرزوی آنند که هیچ وقت فرزندانشان الفبای گرسنگی را نیاموزند،
فقر برای خیلی ها آشناست ....

بارون دوشنبه 17 بهمن 1384 ساعت 19:10 http://www.barooooooon.persianblog.com

آیینه ها دچار فراموشی اند
و نام تو
ورد زبانِ کوچه ی خاموشی

امشب
تکلیف پنجره
بی چشمهای باز تو روشن نیست!

[ بدون نام ] سه‌شنبه 18 بهمن 1384 ساعت 13:47

سلام عزیز من امیدوارم همیشه عاشق و مهربون باشی به من سر بزن به روزم ................

ویکتوریا چهارشنبه 19 بهمن 1384 ساعت 12:39 http://www.frozen-zeus.blogfa.com/

سلام
خیلی زیبا مینویسید
به منم سر بزنید خوشحال میشم
یا حق....

شیده جمعه 21 بهمن 1384 ساعت 03:28 http://ghosebighose.persianblog.com

ای آسمان ....ای آسمان
ابر تو اشکش دیگه دریا نمیشه
نه دیگه ....نه دیگه
هیشکی غمش مثل غم ما نمیشه
ای آسمان
بازی نکن آفتاب و مهتاب نمیاد
دل من هم چه گرفته و دیگه پا نمیشه
همه آدما شبیه ان
اما نه شبیه ما
آخه قلب هیچ کسی
اینجوری تنها نمی شه
همه ابرا نم بارون می شینه تو چشمشون
اما بغض هیچ کسی اینجوری دریا نمی شه
همه میگن از غمه. بغض فراق یارشون
اما هیشکی مثل ما عاشق ورسوا نمی شه
**************
بازم زیبا.............موفق باشی عادل جان

شیده یکشنبه 23 بهمن 1384 ساعت 02:40 http://ghosebighose.persianblog.com

سلام
اینجا هنوز آپ نشده ؟؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد